تبلیغات

تاريخچه شيطان پرستي

تاريخچه شيطان پرستي

 پرسش  

لطفا در مورد تاريخچه پديده شيطان پرستي، اعتقادات، نشانه ها و اعمال و رفتار آنها توضيح دهيد؟

 

 

در باره شيطان پرستي ظاهراً تحقيق جامعي موجود نيست. چرا که اوّلاً تعداد گرايشهاي شيطان پرستي بسيار متنوّع مي باشد. ثانياً اينها بيشتر از آنکه يک مکتب فکري باشند ، نوعي هرج و مرج فکري اند و پيروان آنها نيز انسجام فکري درستي ندارند. لذا هر کدام از پيروان اين گونه افکار ، آن را به گونه اي مي فهمند. ثالثاً اين گونه گرايشها در اکثر ممالک جزء گروههاي غير قانوني تلقّي مي شوند ؛ لذا مباني خود را چندان ابراز نمي کنند. اين مساله در جمهوري اسلامي ايران پر رنگتر از کشورهاي ديگر مي باشد. اين عوامل دست به دست هم داده و مانع از آن شده که تحقيق جامعي در باره ي اين گروهها انجام شود.
حاصل کلام اينکه دادن يک تصوير جامع از شيطان پرستي حقيقتاً کار دشواري است. البته در سايتهاي اينترنتي مطالب بسيار فراواني در باره ي اين گرايش موجود مي باشد که برخي از آنها ذيلاً تقديم حضور مي شود. با جستجوي واژه ي شيطان پرستي مقالات ديگري نيز مي توانيد در اين باره به دست آوريد.
ـ مقاله نخست
ــ همه چيز در باره شيطان پرستي
روزگار عجيبي است هر گوشه ، در هر خيابان يا بين دوستان را که نگاه مي‌کني درباره اين کلمه مي‌شنوي مخصوصا بين کساني که ادعاي متال‌بازي و گوش دادن به موسيقي متال به خصوص سبک بلک‌متال را يدک مي‌کشند.
چيزي که الان در جامعه مشاهده مي‌شود باب شدن شيطان پرستي و انداختن پنتاگرام در گردن است.
بلک‌متال
Darkthrone ، مرلين مانسن ( مريلين مانسن )، نيرو انا ، آنتون لاوي، کليساي شيطان ، satanic bible ، آدم خواري ، skull-n-bone .... احتمالاً دست کم يکي از اين کلمات را تاکنون شنيده‌ و آدم هاي زيادي را هم ديده‌ايد که خودشان را طرفدار اين نامها و گروهها مي‌دانند.
موسيقي هاي آنها را گوش مي‌دهند ، گاه‌ لباس‌هاي عجيب و غريب مي‌پوشند، نشانه هاي خاصي دارند و به قول خودشان تيريپ خفن مي زنند!
از اينها که بگذريم حتما زياد هم شنيده‌ايد که در فلان کشور يک عده شيطان پرست يک آدم را تيکه تيکه کردند يا خوردند يا فلان جنايت را انجام دادند.

شيطـان‌پرستـي به چه معنـاست؟
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار قوي تر و موثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خداست.
در شيطان پرستي شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده مي‌شود قانونمند مي‌کند.
در شيطان پرستي، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق ، از نيروها و اجنه و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي‌شود؛ و در نهايت معناي شيطان پرستي؛ پرستش قدرت پليدي است.
به طور کلي دو تعريف براي گروه‌هاي شيطان پرستي در نظر افراد وجود دارد:
تعريف اول : هر گروهي که شيطان را (مشابه شيطان تعريف شده در دين مسيحيت که عاري از مفاهيم غيرطبيعي مربوط به پليدي و زشتي است يا يک شيطان انتزاعي) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند که معمولا از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد مي‌کنند و منتسب به طبيعت حقيقي انسان مي‌نامند.
تعريف دوم : گروه‌هايي که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسي را با خصوصياتي که در دين مسيح تعريف شده است قبول ندارند. اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بر مبناي اين تعريف بسياري از گروه‌ها را شيطان پرست مي‌نامند.

تاريخچـه شيطان پرستـي
شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن هاي گذشته مي دانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد.
البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق مي‌کند که شيطان پرستي در نواحي امريکاي لاتين، امريکاي جنوبي و آفريقاي مرکزي به قرنها پيش از ميلاد مسيح برمي‌گردد.
در اکتشافات امريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را مي پرستيدند و حتي انسان هايي را براي شيطان قرباني مي‌کردند.
مکان هاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسانها (که در آنها بيشتر زنان به چشم مي‌خورند) است.
در آفريقاي مرکزي و در دشتها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله اوکاچاست، شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده ي آن و خداي خشم و نفرت پرستش مي‌شد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء مي‌شد. بيان اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسانها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.
تاريخچه شيطان پرستي به سالهاي بسيار دور بر مي‌گردد که بعدها اين آيين و سنت به صورتهاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است.
البته شيطان پرستي به هنگام پيدايش زبان و خط و زمان مادها ، سومريان، بابليان و ... نيز ادامه داشت تا اين که شکل نوين آن به وجود آمد.

مبدا شيطان پرستـي
مبدا شيطان پرستي قديمي همانطور که گفته شد به قرون اوليه آدمي بر مي گردد. در زمانهاي قديم انسانها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم مي‌شدند و سجده مي‌کردند.
شيطان پرستي قديمي بر اساس سنتهـاي خداپرستــي و شيطان پرستي واقع نشده است و نمي‌تواند اينگونه باشد که آنها براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ سجده کنند.
مسلما اين قدرت در شب از عظمت مخصوصي برخوردار بوده است و به ستايش و پرستش موجودي فوق طبيعي و دهشتناک که قدرت فوق العاده اي دارد مي‌پرداختند که مبدا شيطان پرستي قديمي را به وجود آورد.
شيطان پرستي جديد را پاره اي از انگليسيان که گفته مي‌شود از نجيب زادگان بودند به راه انداختند براي اينکه از قدرت شيطان و قدرت تاريکي بهره ببرند و پس از آن مراسم شيطان پرستي نوين برگزار مي‌شود.
تغييرات بسياري نسبت به شيطان پرستي قديمي و قرون وسطايي وجود داشت؛ اما به هر حال استفاده از قدرت شيطان همچنان باقي مانده است و اين چيزيست که نمي‌توان خط بطلاني بر روي آن کشيد.

سير تاريخي شيطان پرستي
شيطان پرستي قديمي : شيطان پرستي قديمي شيطان پرستي اي است که به قرون وسطا برمي‌گردد،؛ با اينکه همانطور که در تاريخچه شيطان پرستي ذکر گرديد شيطان پرستي به قبل از ميلاد مسيح برمي‌گردد اما اصولا شيطان پرستي قديمي را مربوط به قرون وسطا مي‌دانند.
موضوعي که امروزه درباره شيطان پرستي قديمي وجود دارد و در برخي کتابها ديده مي‌شود به اين مطلب برمي‌گردد که اصولا شيطان را کليسا به وجود آورد تا تمام بديها و پليديها را به آن نسبت دهد تا به نوعي خدمتي به بشريت کرده باشد ! اين ، البته نظريه اي است که آن چنان نمي‌تواند درست باشد و انسان را حداقل از لحاظ فکري ارضا کند زيرا پيش از مسيحيت و در زمان هاي حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) و حتي پيش تر شيطان پرستي وجود داشته است.بايد اذعان داشت چيزي به عنوان شيطان مسلما وجود دارد چون اگر نبود هيچ وقت آدم و حوا به زمين سقوط نمي‌کردند. پس نظريه فوق را مي‌توان نسبت به مسيحيت و کليسا مغرضانه خواند.
شيطان پرستي قديمي از لحاظ معني و از لحاظ اعمال مسلما با شيطان پرستي کنوني بسيار تفاوت دارد. شايد بتوان گفت چيزي که به عنوان شيطان پرستي امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شيطان پرستي قديمي يا قرون وسطايي است که اين شيطان پرستي به طور کلي محکوم شده است.
شيطان پرستي جديد با آن به مبارزه برخاسته است اما خوب هنوز عده زيادي آن را قبول دارند و به آن احترام مي‌گذارند و قوانين آن را اجرا مي‌کنند.
شيطان پرستي قديمي استفاده از کمک شيطان در کارهاي زيان آور و کمک به برخي پادشاهان در جنگها بوده است و حتي همسر پادشاه فرانسه براي نجات شوهر خود از مرگ مراسم شيطان پرستي قرون وسطايي را انجام داد.
شيطان پرستي قديمي اعتقاد دارد که شيطان وجود دارد و قدرت او عظيم ترين قدرت بر روي جهان است.
اصل شهوتراني و ارضاي جنسي اصل لاينفک اين مراسم است. شيطان پرستي قديمي مخالف با مسيحيت و کليسا است و دقيقا در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام مي‌دهد.
آنها به مسيحيت و کليسا اعتقادي ندارند و آنها را عامل بدبختي مردم مي‌دانند. آنها مي‌گويند مسيح پيامبري بود که بايد زمين را آباد مي‌کرد و مردم را به راه راست مي‌برد اما تنها کاري که انجيل انجام داده دروغگويي و رواج بدي در جامعه است ! آنان قرباني کردن انسان را امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان مي‌دانند.
در اين ميان دختر بچه ها بهترين قرباني براي شيطان هستند. ريختن خون در اين مراسم نشانه تقدس اين مراسم است ( همانند نوشيدن شراب در عشاي رباني مسيحيت که به عنوان نشانه تقدس و خون مسيح است.
شهوتراني در اين مراسم از کارهايي است که بايد بدان پرداخته شود چون در شيطان پرستي قديمي ارضاي حس جنسي يکي از مهم ترين عوامل است.البته با توجه به اينکه شيطان پرستان قديمي بدترين اعمال را براي مبارزه با خدا، مسيح و شيطان انجام مي‌دادند لذا امور جنسي نيز به بدترين و فجيع ترين نوع انجام مي‌گرفت.
آنان به جهنم اعتقادي نداشتند و مي‌گفتند جهنم همين دنيايي است که در آن زندگي مي‌کنيم ؛ بر همين اساس بدترين گناهان را در مراسم خود انجام مي‌دادند. شيطان پرستان قديمي شيطان را موجودي با هويت خارجي مي‌دانند.

شيطان پرستي جديد
شيطان پرستي جديد در انگلستان به وجود آمد و البته زياد نيز تعجب برانگيز نيست زيرا انگليس يکي از کشورهايي است که جادوگراني بسياري داشته است و البته وجود اهالي باستاني آسياي مياني و خاورميانه و همچنين اهالي يونان باستان در انگليس ثابت شده است.از اکتشافات در برخي محل هاي برگزاري مراسم شيطان پرستي و جادوگري در انگليس نظير محل استون هنج آثاري از تمدن ايران و يونان پيدا شده است.
همچنين در کتب شيطان پرستي و جادوگري ، کلمات عبري ، يوناني و فارسي وجود دارد البته نه به صورت کنوني.
شيطان پرستي جديد بر خلاف شيطان پرستي قديمي اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد بلکه شيطان پرستي جديد شيطان را در طبيعت و در وجود هر انساني مي‌داند و اين باطن هر کسي است که شيطان در آن وجود دارد و مراسم شيطان پرستي جديد مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا مي‌شود.
آنان جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه وجود دارد مديون آدم است.ديگر اين که انسان بايد کامل ترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد.گزارش ايسکانيوز مي افزايد، آنان معتقدند بعد از مرگ ، روح کساني که لذت جسماني لازم را نبرده اند به اين دنيا برمي‌گردد و لذت جنسي خود را کامل مي‌کند.

انواع شيطان پرستي از نظر ايدئولـوژي
شيطان پرستي جديد آييني است داراي شباهت هايي به اومانيسم که انسان را برترين موجود مي داند و او را تنها در برابر خود مسئول مي داند:
«آنتون لاوي» مي گويد : خداي باعظمت و با شکوهي وجود ندارد، و جهنمي که در آن گناهکاران کباب مي شوند هم نيست.اينجا و حالا روز شکنجه و سختي ماست ! حالا و اينجا روز خوشي ماست ! اينجا و حالا فرصت ماست ! اين روز، اين ساعت را انتخاب کن که زندگي رهايي بخشي نيست !
شيطان پرستي جديد به خدايي اعتقاد ندارد و شيطان را تنها نوعي کهن نماد (
archetype ) مي داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول مي‌داند و اعتقاد دارد که انسان به تنهايي مي تواند راه درست و غلط را تشخيص دهد به همين دليل هم اين اعتقاد بيشتر به عنوان يک اعتقاد فلسفي شناخته مي شود .
شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريکي طبيعت ، طبيعت شهواني ، مرگ ، بهترين نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است. اين اعتقاد داراي شاخه هاي متعددي است اما مي توان گفت جز يکي دو نوع آن همگي داراي اين اصول هستند:
Atheism (خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد)
Not dualistic (روح و جسم غيرقابل ديدن هستند و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد)
Autodeists (خود پرستي ، خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست)
Materialistic ( اعتقاد به اصالت ماده)
وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدايي هست.
ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
اعتقاد به لذت اعلاي دنيوي ، زيرا تمامي خوشي دنيايي است و اين خوشي ها خصوصا لذات جنسي پتانسيل لازم را براي کارهاي روزانه آماده مي کنند و به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است.

ــ مقاله دوم
شيطان پرستي «
SATANISM» در واقع به معناي عدم پرستش خداوند است و دنيايي را ترسيم مي‌كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست، به همين دليل شيطان‌پرستي را جهان تاريك مي‌گويند.
در حقيقت عدم پرستش خداوند و در مقابل خدا قرار گرفتن به انديشه‌هاي برخي از فلاسفه مدرن مانند نيچه و حتي پست‌مدرن مثل مارتين هايدگر بر مي‌گردد. اين فلاسفه به اين نتيجه رسيدند كه جهان و هر آنچه كه در اوست مربوط به خودشان مي‌شود و قدرت خداوند و حكمت لم‌يزلي در آن تأثيري نداشته و ندارد، لذا به همين دليل است كه شيطان‌پرستي رواج پيدا مي‌كند. زيرا در درون انسان خلائي به وجود مي‌آيد كه از هيچ راهي نمي‌توان آن را پر کرد و درون خود را آرام نمود ؛ از اين رو بعضي از انديشمندان غربي شعر و موسيقي را براي رسيدن به آرامش و در حقيقت جايگزين پرستش خداوند عنوان كردند.
شيطان‌پرستي، معجوني است كه هر آدم گرفتاري را به وحشي‌گري و نفرت سوق مي‌دهد و در حقيقت كوره راه است. مسيري كه به هيچ جا راه ندارد. براي شيطان‌پرست طوري تفهيم مي‌كنند كه در جاده‌اي قرار دارد پر از خط‌ كشي ‌هاي درهم و برهم و او در يافتن راه خروج تا سر حدّ جنون و ديوانگي پيش مي‌رود و سرانجام مطمئن مي‌شود، راه بازگشتي وجود ندارد و بايد با همان شيطان‌پرستي بماند تا آخر.
امروز ديگر صليب‌هاي وارونه ، ستاره پنج‌پر ،666 ، صورت‌هاي نقاشي شده، ماسك‌هاي حيوانات درندة شاخ‌دار، برهنه‌پوشي ، .... تنها نشانه‌ها و سمبل‌هاي شيطان‌پرستي نيستند بلكه عمده‌ترين نشانه ي شيطان‌پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان به همراه قتل آنان بايد ديد.
عقايد شيطان‌پرستي و پيدايش آن را در موسيقي متال كه انواعي دارد:
Black و metal Heavy metal را مي‌توان به عنوان شاهدي بر عمق فعاليتهاي آنها در اين زمينه دانست. توصيه‌هاي آنها به شنيدن آهنگ‌هاي تند همراه با خشونت است، كه وحشت و نفرت را به همراه دارد. آنها موظفند هميشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسيح و ساير مقدّسات اعلام كنند. در اصل آنها به جنگ با خود واقعيت پرداخته‌اند و به خيال خام خود به دنبال حقيقت گم شده و حقيقت هستند، آنها خوانندگان بسيار خشني را كه در صداهايشان مي‌توان غرّش را شنيد، سمبل قدرت شيطان‌پرستي مي‌دانند و پيام شيطان را مي‌رسانند. اهانت به اديان الهي به عنوان آزادي بيان در تصنيف‌هاي خوانندگان ترويج و تبليغ مي‌شود. گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبل‌ها، شيطان‌پرستان ، ظاهري متفاوت با ديگران دارند كه مي‌توان آنها را حتي از جمع تشخيص داد. به طور مثال مدل موهايشان عجيب و غريب است. اكثراٌ ابروهايشان را مي‌تراشند يا به سمت بالا طراحي مي‌كنند، رنگ آرايششان اغلب مشكي، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشكالي مانند جمجمه، لباسهايشان از جنس جير و چرم و اكثراً به رنگ مشكي و قرمز مي‌باشد، چكمه‌هاي چرمي ساق‌بلند كه اغلب با فلز تزئين شده است مي‌پوشند. شيطان‌پرستي كه در قديم وجود داشته با شيطان‌پرستي جديد تفاوت دارد. از اين رو در شيطان‌پرستي قديمي اصل شهوتراني و ارضاي جنسي را اصل لاينفك مراسم‌هايشان مي‌دانستند و قرباني كردن را امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان مي‌دانستند. اما در شيطان‌پرستي جديد اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارند بلكه وجود شيطان را در درون خود انسان مي‌دانند و اين باطن هر كسي است كه شيطان در آن وجود دارد. آنها هر آنچه كه هست را مديون آلت تناسلي انسان مي‌دانند و ديگر اينكه انسان بايد كامل‌ترين لذات جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد.
برخي اعتقادات آنها چنين است:
ـ هيچ خدايي در شيطان‌پرستي وجود ندارد حتّي خود شيطان هم خدايي ندارد.
ـ در شيطان پرستي ، خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يك خداست (اومانيسم )
ـ اعتقاد به اصالت مادّه (ماترياليسم )
- اعتقاد به استفاده از لذّت در حد اعلاي آن (
Hedonism)

شيطان پرستي لاويياين نوعي از شيطان پرستي است که بر مبناي فلسفهٔ آنتوآن لاوي که در کتاب « انجيل شيطان » و ديگر آثارش آمده است تشکيل شده است. لاوي موسس کليساي شيطان (1966) بود و تحت تأثير نوشته‌هاي فردريک نيچه، آليستر کرالي، اين رند، مارک د سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، امبروس بيرس، مارک تواين و بسياري ديگر بوده است. « شيطان » در نظر لاوي موجودي مثبت بوده در حالي که تعاليم خداجويانه کليساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادّي نيز اعتنايي نداشت.يک شيطان پرست لاويي، خود را خداي خود مي داند، فلسفه شيطاني در 9 جمله شيطاني منتسب به لاوي خلاصه مي‌شود:
1ـ شيطان مي‌گويد دست و دلبازي کردن بجاي خساست.
2ـ شيطان مي‌گويد زندگي حياتي بجاي نقشه خيالي و موهومي روحاني
3ـ شيطان مي‌گويد دانش معصوم بجاي فريب دادن رياکارانه خود.
4ـ شيطان مي‌گويد محبت کردن به کساني که لياقت آن را دارند بجاي عشق ورزيدن به نمک نشناسان
5ـ شيطان مي‌گويد انتقام و خونخواهي کردن بجاي برگرداندن صورت ( اشاره به تعاليم مسيحيت که مي‌گويد هرگاه برادري به تو سيلي زد، آن طرف صورتت را جلو بياور تا ضربه‌اي به طرف ديگر بزند)
6ـ شيطان مي‌گويد مسئوليت پذيري در مقابل مسئوليت پذيران بجاي نگران بودن خون آشام‌هاي غير مادي
7ـ شيطان مي‌گويد انسان مانند ديگر حيوانات است، گاهي بهتر ولي اغلب بدتر از آنهايي است که روي چهار پا راه ميروند، بدليل آنکه انسان داراي خداي روحاني و پيشرفت‌هاي روشنفکرانه، او را پست‌ترين حيوانات ساخته است.
8ـ شيطان تمام آن چيزهايي که گناه شناخته مي‌شوند را ارائه مي‌دهد، چون که تمام آنها به يک لذت و خوشنودي فيزيکي، رواني يا احساسي منجر مي‌شوند.
9ـ شيطان بهترين دوست کليساست چرا که در ميان تمام اين سالها وجود شيطان دليل ماندگاري کليساها است.

ــ مقاله سوم
نگاهي اجمالي به فرق شيطان پرستي
در طي 25 سال گذشته به دنبال روي آوردن مردم به سوي‌ معنويات و به منظورجلوگيري ازگرايش مردم به سوي اديان الهي 2500 فرقه جديد ساخته شده است كه با يك حساب سرانگشتي يعني تقريبا هفته اي 2 فرقه !
يكي از اين فرقه ها كه خود داراي اشكال مختلفي است شيطان پرستي مي باشد كه نزديكي بسيار زيادي با جادوگري –
witchcraft – دارد كه جوانان بسياري را به دنبال خود كشانده است و بيشتر از همه خود را در غالب گروههاي موسيقي به جوامع معرفي كرده است . گذشته از اعتقادات شيطان پرستي، اين گروه داراي سمبل ها و نشانه هايي است حتما همه ما با آنها برخورد داشته ايم بد نيست تا معني برخي از اين علائم را بدانيم:
Inverted Pentagram )پنج ضلعي وارونه): نشانه ستاره صبح ، نامي که به شيطان تعلق دارد. اين علامت در مراسم هاي مخفيانه ( کابالا ) و جادوگري براي احضار ارواح شيطاني استفاده ميشود. اين علامت را شيطان پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با يک ضلع در بالا استفاده ميکنند. در هر حال اين علامت نشانه شيطان است و مهم نيست که يک نوک ضلع آن بالا باشد يا هر دوي آنها و يا دور آن دايره اي کشيده شده باشد يا خير در هر حال اين علامت شيطان است.
Baphomet ديو بافومت: علامت شيطان پرستي. خداي شيطاني و سمبل شيطان. ممکن است اين علامت به شکل جواهرات ديده شود.
666 : علامت انسان ، نشانه جانور (هيولا) – مکاشفات « ... پس هركس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ، زيرا كه عدد انسان است و عددش 666 است»
Ankh : سمبل باروري و شهوات در انسانها. روح شهوت قدرت اين جمع زنان / مردان مي باشد.
Swastika or Sun Wheel (صليب شکسته يا چرخ خورشيد): يک علامت مذهبي باستاني است که سالها قبل از قدرت گرفتن هيتلر به کار ميرفت. اين علامت در کتيبه هاي بودايي و مقبره هاي سلتي و يوناني استفاده ميشده. در آيين پرستش خورشيد ، اين علامت به نظر مي رسد نشانه مسير حرکت خورشيد در آسمان باشد.
All Seeing Eye (چشمي که به همه جا مي نگرد): آنها معتقدند که اين چشم لوسيفر (شيطان) است و کسي که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارايي ها حکومت ميکند. اين علامت در پيشگويي ها به کار ميرود. جادوها ، نفرين ها ، کنترل هاي روحي و تمامي انحرافات تحت اين علامت کار ميکنند. اين علامت روشنفکران است . به پول رايج ايالات متحده نگاهي بيندازيد .اين علامت اساس نظم نوين جهاني است.
Upside Down Cross صليب وارونه: نشانه استهزاء و رد کردن مسيح ميباشد. گردنبندهاي آن توسط شيطان پرستان زيادي به کار ميرود. اين علامت را ميتوان همراه خواننده هاي راک و روي آلبوم هاي آنها ديد.
Goat Head (سر بز): بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان baal بعل خداي باروي مصر باستان) ، بافومت ، خداي جادو ، scapegoat (بز طليعه يا قرباني). اين يکي از راههاي شيطان پرستان براي مسخره کردن مسيح است زيرا گفته ميشود که مسيح مانند بره اي براي گناهان بشر کشته شد.
Anarchy (هرج و مرج): اين علامت به معناي از بين بردن تمام قوانين ميباشد. به عبارت ديگر هرچه تخريب کننده است تو انجام بده يعني همان قانون شيطان پرستي . اين علامت توسط پانک ها هوي متالها و راک ها به کار ميرود.
Anti Justice (ضدعدالت): تبر رو به بالا علامت عدالت روم قديم بوده است که علامت واژگون شده آن نشانه ضدعدالت يا شورش و طغيان ميباشد. فمنيست ها از دو تبر رو به بالا به معني مادر سالاري باستاني استفاده مينمايند.
رپ
RAP، فرهنگي كه خصوصاً به جوانان سياه و اقشار تحتاني در جوامع غرب تعلق دارد، از آمريكا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تاثير قرار داده است موسيقي RAP از تكامل اشكال ديگري از موسيقي سياهان در محله هاي فقيرنشين برانكس نيويورك و تا حدودي هارلم شكل گرفته است. اين محلات، نقطه تمركز گروههائي از سياهان است كه سالها پيش تحت شرايط فلاكت بار اقتصادي مجبور به مهاجرت از ايالات جنوبي به شهرهاي بزرگ نظير نيويورك شدند.
اواخر دهه 1960، وقتي كه آمريكا زير ضربه مبارزات انقلابي در كشورهاي تحت سلطه اش، خصوصاً ويتنام، قرار داشت و انقلاب چين نيز بر شورشگران و انقلابيون در ايالات متحده تاثير نهاده بود در شهرهاي بزرگ آمريكا تضادهاي طبقاتي ميان سياه با بورژوازي امپرياليستي و پايه هاي اجتماعيش حدت و شدتي فوق العاده يافته بود. بين محلات فقير نشين سياه با ساير نقاط شهر نيويورك، چيزي شبيه به خط مرزي وجود داشت . خط مرزي شاهد درگيري ميان دسته هاي متشكل سفيدهاي نژاد پرست و پليس از يكطرف با گروه هاي بزرگ و متشكل جوانان سياه بود . گروه هاي
RAP از دل همين تشكلات شورشي سياه شكل گرفت.
در طول مدتيكه رپ شكل مي گرفت ، عناوين مختلفي از اين نوع موسيقي توسط موزيسين ها بوجود آمد كه با پيوستن خوانندگان معروفي به اين گروه موسيقي رپ طرفداران زيادي را به خود جلب و جذب نمود . آن رپ نسبت به گروههاي ديگر طرفداران بيشتري دارد و جوانان علاقمند به موسيقي آن گوش ميدهند و براساس مدلهايي كه آنها به آنها القاء ميشود ، لباس مي پوشند و آرايشهاي ظاهري رپ را برميگزينند .
شلوارهايي كه پاچه گشاد آن بر روي زمين كشيده مشود ، مانتوهايي با آستين هاي بلند ، موهاي روغن زده و چسبيده بر سر ، عينك هاي دودي با قالب فلزي ، خط ريش پايين تر از گوش پسران و روسريهاي كوچك و معمولا سفيد رنگ دختران ، ويژگي ظاهري گروه رپ است .
برخي از گروههاي زير مجموعه رپ عبارتند از :
1-
ASE OF BASE :كه در سبك موسيقي پاپ از سال 1988 در آمريكا و اروپا برنامه اجرا مي كنند كه اعضاي اين گروه چهار خواننده سياهپوست هستند كه عموما محور اشعارشان پيرامون عشق و روابط آزاد غيراخلاقي ميباشد . 2- NEW KIDS OF THE BLACK :كه از سال 1987 برنامه اجرا ميكنند ، آهنگهاي آنها بسيار تند و با مضاميني درباره عشق و زندگي اجرا مي شوند .خوانندگاني بنامهاي كوئين و جيمي به همراه دو سياه پوست ديگر كه همگي هم جنس باز هستند عضو اين گروه مي باشند.
موسيقي متال
موسيقي متال داراي زير مجموعه هاي زيادي است كه برخي از آنان جز مهمترين گروههاي شيطان پرست محسوب مشوند مانند هوي متال و بلك متال و….
Black Metal
بلك متال در نروژ از زماني پديد آمد كه نئو وايكينگ هاي نروژ در جستجوي راه و وسيله اي براي نابود كردن مسيحيت در نروژ و بعد در تمام دنيا بودند و در اين راه انسانهاي بسياري را كشتند و كليساهاي زيادي را آتش زدند و بلك متال را تا نهايت نواختند تاشايد خداي تاريك ها باز گردد . موسيقي كه سخن از دنياي تاريك سرد و بيروح را بيان ميكند سبكي مملو از خوشونت مرگ و كشتار (
DEATH METAL) مرگ ، يگانه حقيقتي است كه راه فراري از آن نيست . ايده مرگ در نزد شيطان پرستان به دو دسته بسيار عمده تقسيم مي شوند . دسته اول كساني كه خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجيح مي دهند . دسته دوم كساني كه منكر مرگ مي شوند و بر اين گمانند كه پرستش شيطان كفايت مي كند تا او آنان را از چنگال مرگ رهائي بخشد و عمري جاودان نصب آنان گرداند . از اين مكان دسته اول خطرناكترند زيرا آگاهانه به جنگي نامقدس در برابر خداوند روي مي آورند . جنگي كه مي دانند در آخر به شعله هاي آتش ختم مي شود . آنان گناه را زينت دروني انسان تصور مي كنند . به مرحله اي مي رسند كه ديگر گناه براي زندگي آنان از آب و نان نيز ضروري تر مي شود تا درجه اي كه ديگر چيزي به جز گناه نمي بينند . به هر گناهي دست مي زنند . ربا ، قتل ، دروغ ، تهمت ، دزدي ، شرب خمر ، هتاكي به مقدسات و مومنين ، اعمال منافي عفت
تعداد زياد ديگر سبك متال وجود دارد كه هر كدام داراي خصوصيات خاص خود هستند اما وجه اشتراك بسياري از آنان عبارت است از رواج خشونت و فحشا با توجه بدانچه ذكر شدكه بيانگر بخشي از فرهنگ غرب و در راس آن امريكا است آيا اين سخن پرزيدنت بوش كه: ارزشهاي و موضوعات مورد علاقه آمريكا براي هر كسي و در هر جامعه اي درست و مفيد است…! و آيا اين سخن ديگر معنايي دارد كه: اهداف آمريكا برقراري صلح ،تداوم آزادي و رسيدن به سعادت و خوشبختي است! ولي معني اين سخن توماس فردمن تحليلگر سياسي آمريكا كه مي گويد: جنگ با اين دشمن(اسلام)با ارتش ممكن نيست بلكه بايد در مدارس ،مساجد،و كليسا ها و معابد به رويارويي با آن پرداخت و اين راه جز با همكاري روحانيون ،كشيشان و راهبان نمي توان به پيروزي دست يافت.
به نقل : مهندس مهدي حق وردي طاقانكي ، از سايت موعود
آشنايي با متاليكا
در سال 1981 يك نوازنده درام به نام ‌لارس الريچ با انتشار يك آگهي فراخوان تشكيل يك گروه هوي متال را اعلام و پس از مدتي موفق به جذب افراد مختلفي مي‌شود .
فعاليت اين گروه‌ها مانند ساير گروه هاي هوي متال به صورت غيرقانوني و زيرزميني در ظاهر و در باطن با حمايت سازمان‌هاي جاسوسي ايالات متحده آمريكا با شعارهاي اجتماعي و اعتراضي ادامه و گسترش مي‌يابد .
اين گروه چند سال بعد پيشنهادهاي
Black metal را نيز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمينه را براي شكل‌گيري گروه هاي بعدي فراهم آورد .
* ارزش‌هاي القايي متاليكا :
متاليكا در حقيقت ضدارزش‌هايي را ارائه مي‌نمايد كه شامل بازگشت به تاريكي
(محور اصلي تفكرات شيطان‌پرستان ، بي‌رحمي و تجاوزات جنسي ، فحاشي ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن) مي‌باشد .
خوانندگان اين گروه بر روي صحنه و در كليپ‌هاي خياباني دست به خوردن و آشاميدن ميوه‌هاي فاسد ، ‌ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از كثيف‌ترين گروه‌هاي موسيقي جهان به حساب مي‌آيند .
همچنين گفتني است متاليكا از هم‌جنس بازي نيز دفاع مي‌نمايد و آلبومي را در سالروز مرگ ‌كوئين ، همجنس‌باز بنام آمريكايي منتشر كرد .
برخي آمارها حكايت از اين امر دارد كه تاكنون بيش از ده ميليون و دويست هزار كپي از آلبوم هاي اين گروه موسيقي شيطاني به فروش رسيده است .
دلايل استفاده از موسيقي
الف . جاذبه هاي مجازي و حاشيه‌اي موسيقي متاليكا مانند ايجاد فضا براي روابط آزاد دختران پسران
ب. ارزان و قابل دسترسي بودن موسيقي با توجه به ارتقاء‌تجهيزات فني تكثير و توزيع
ج . كاهش سطح حساسيت يا حساسيت زدايي از طريق نفوذ به خانواده‌ها ،شركت‌ها ،‌اتومبيل‌هاي شخصي ،رايانه‌هاي شخصي بالاخره گوشي‌هاي تلفن همراه
3. روند و روال
روند و روالي كه موسيقي متاليكا در گسترش مقوله شيطان‌پرستي تاكنون طي كرده است بسيار قابل توجه مي‌باشند .
ظهور يك خواننده جديد دقيقا به مثابه يك شيطان جديد همواره جمع تازه‌‌اي از علايق و عواطف اقشار مختلف مردم در كشورهاي جهان را (علي‌الخصوص جوانان) به خود جلب مي‌كند.
نقش موسيقي متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبين شيطان‌گرايي مي باشد . از سوي ديگر با گذشت زمان خوانندگان متاليكا همه روزه بيشتر تمايلات شيطاني خود را آشكار مي‌نمايند و بدين‌سان مي‌توان آنها را تنها عامل تبليغ شيطان‌گرايي معرفي كرد .
منابع:
-خبرگزاري فارس
-كتاب دشمن خود را بشناس –نوشته سيد مسعود جزايري
- سايت هنر موسيقي
- سايت ضيافت
- سايتهاي مختلف پيرامون شيطان پرستي و موسيقي شيطاني

جهت مطالعه بيشتر رجوع بفرماييد به منبع زير:
صحبت شيطان، نويسندگان جان گريك و سيد هاف اويسي، مترجم كيميا بالازاده، گرد آورنده: آلفرد هيچكاك‏، تهران: 1384، نشر

پاسخ دهید

5 نظر

manicure  ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۴:۱۵:۲۰

Hi everyone, it's my first pay a quick visit at this web page, and piece of writing is in fact fruitful designed for me, keep up posting these articles.

manicure  ۱۳۹۶/۰۲/۱۴ - ۰۱:۵۲:۳۹

Hi to all, it's truly a nice for me to pay a visit this web site, it includes useful Information.

http://hellenmateos.hatenablog.com/  ۱۳۹۶/۰۵/۰۹ - ۰۹:۰۹:۲۹

You really make it seem so easy along with your presentation however I find this matter to be actually one thing that I believe I would by no means understand. It sort of feels too complicated and very broad for me. I'm taking a look ahead for your subsequent put up, I will try to get the hang of it!

What do you do for a strained Achilles tendon?  ۱۳۹۶/۰۶/۱۲ - ۲۲:۴۲:۲۲

hey there and thank you for your information – I've definitely picked up something new from right here. I did however expertise several technical issues using this website, since I experienced to reload the site lots of times previous to I could get it to load correctly. I had been wondering if your hosting is OK? Not that I am complaining, but slow loading instances times will very frequently affect your placement in google and could damage your quality score if advertising and marketing with Adwords. Well I am adding this RSS to my e-mail and can look out for a lot more of your respective exciting content. Make sure you update this again soon.

chaturbate premium account hack  ۱۳۹۶/۰۶/۱۳ - ۰۲:۳۹:۱۱

Thanks on your marvelous posting! I actually enjoyed reading it, you're a great author. I will make sure to bookmark your blog and definitely will come back down the road. I want to encourage that you continue your great posts, have a nice evening!