اعجاز قرآن در گفته ی مشرق ها و مغرب ها
. در آيهء اول: مفهوم مشرق عبارت از جهت طلوع خورشيد، و مفهوم مغرب جهت غروب آن است. پس هنگامي كه خداي سبحان ميگويد: «پروردگار مشرق و مغرب»؛ ديگر در اينجا ميان عقل بشر زمان بعثت و آيهء مباركه تعارضي پديدار نميشود.بعد از آن، اگر از ديد معاصران نزول قرآن به آيهء دوم يعني: ]رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ[ نگاه كنيم، ملاحظه ميكنيم كه تفسير آن در عصر نزول قرآن به دو معني كاربرد دارد؛ يكي جهت شرق، و ديگري مكان معين طلوعگاه خورشيد. به همين گونه «مغرب» نيز داراي دو معني است: يكي جهت مغرب و ديگري مكان معين غروب گاه خورشيد. يعني اينکه از ديدگاه عقل بشر در عصر نزول قرآن، آيهء مباركهيي كه (مشرقين و مغربين) را به لفظ تثنيه ذكر نموده، دو معناي جهات مشرق و مغرب و دو مكان معين طلوع و غروب خورشيد را ـ هر دو ـ در خود جمع نموده است كه اين تفسير، همان برداشت متعارف از آيهء فوق در زمان نزول قرآن كريم ميباشد.
. اما چون به ]رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ[ميرسيم، ميبينيم كه تفسير آن در وقت نزول آيهء مباركه اين است كه: هر سرزميني از خود طلوعگاه و غروبگاه مخصوصي دارد و خداوند ذوالجلال است كه فرمانفرماي همه اين طلوعگاهها و غروبگاههاست.ولي اگر از عصر نزول قرآن كريم گذر كرده و به اين آيات از ديدگاه مفاهيم علمي معاصر نظر اندازيم، ملاحظه ميكنيم كه تفسير معاصر اين آيات، با تفسير زمان نزول آنها اختلاف مفهومي پيدا ميكند.
ابتدا از ]رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ[آغاز ميكنيم؛ آيهء كريمه در اينجا به معني عام خود تفسير ميشود ليكن از اين عموميت كه بگذريم، ميبينيم كه خداي متعال در اين آيه، كلمهء «مشرق» را به كلمهء «مغرب» پيوسته گردانيده است. البته تفسير دقيق علمي اين تقارن اين است كه در واقع امر، بدون مغرب، مشرقي وجود ندارد كه كرويت زمين اين امر را حتمي ميگرداند. يعني در عين وقتي كه خورشيد از يك جهت غروب ميكند، در عين همان لحظه از جهت ديگر آن طلوع مينمايد. بنا براين، وقتي خداي عزّوجلّ ميگويد: «پروردگار مشرق و مغرب»؛ و نميگويد: «پروردگار مشرق و پروردگار مغرب»، اين دقيقاً بدان معني است كه براي مغرب مفهوم جداگانهيي از مشرق قائل نميشود بلكه اين دو را كاملاً با همديگر پيوند ميزند. پس معني اين تقارن دقيقاً اين است كه طلوع و غروب هر دو در يك زمان انجام ميگيرند. يعني در عين زمان که خورشيد در يك سرزمين غروب ميكند، در قلمرو ديگري طلوع نموده است؛ تفسير و ديدگاهي كه با برداشتهاي عقلي بشر در هنگام نزول قرآن بيگانه است، چر اكه عقيدهء حاكم در عصر نزول قرآن اين بود كه مشرق و مغرب، دو جهت كاملاً جداگانهيي بوده و تماماً در مقابل همديگر قرار دارند. پس ملاحظه ميكنيم كه قرآن كريم در اين آيه، معنايي را به اذهان بشر معاصر نزول خويش القا ميكند كه تماماً با ديدگاه آنان همخواني دارد در عين حالي كه با جديدترين دستاوردهاي دانش زمان ما نيز تفسير ميشود.بعد از اين، به آيهء كريمهء: ]رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ[ميرسيم و از زاويهء علم جديد با اين سؤال رو به رو ميشويم كه چرا قرآن كريم در اين آيه هر كدام از «مشرقين» و «مغربين» را بالاستقلال به صيغهء تثنيه ذكر كرده است و باز به علاوهء اينکه مشرقين و مغربين را به صيغهء تثنيه آورده، كلمهء «ربّ» را نيز در آغاز هر صيغه به طور جداگانه ذكر نموده است كه اين امر، مفيد استقلال و تباين آنهاست؟
در پاسخ بايد گفت: اگر ما به كرهء زمين بنگريم ميبينيم كه اين كره در واقع به دو بخش تقسيم شده است، كه نيم آن روشن و نيمهء ديگر آن در عين زمان تاريك است. نيمهء روشن آن از خود طلوعگاه و غروبگاهي دارد، در حالي كه نيمهء تاريك آن در تاريكي ديجوري خود شناور است. و چون كره تماماً دور زند، باز نيمهء تاريك آن با خورشيد رو به رو ميشود در حاليكه نيمهء روشن آن در تاريكي مطلق فرو رفته است. بنابراين نيم كرهيي كه تاريك بوده است، از خود مشرقي دارد. و نيمكرهيي كه در روشني به سر ميبرده است، در تاريكي شناور ميگردد. بنابراين، زمين در عموميت خود، داراي دو مشرق است؛ مشرقي كه خورشيد از آن نيم كره را روشن ميكند و مغربي در عين حال. و وقتي كره تماماً دور ميخورد و نيم كرهء ديگر آن ميآيد، باز اين نيمه از خود مشرق و مغرب جداگانهيي دارد. به اين ترتيب، آيهء: ]رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ[به ما ميگويد كه نيم كرهيي كه در تاريكي شناور است، داراي مشرق و مغربي نيست در عين حالي كه نيمهء روشن آن را مشرق و مغربي است. و چون و ضع منعكس شود، اين نيمهء ديگر صاحب مشرق و مغرب ميشود در حالي كه نيمهء اول، باز مشرق و مغرب خود را از دست ميدهد. پس با اين حساب است كه كرهء زمين، در عموميت خود، داراي دو مشرق و دو مغرب جداگانه ميباشد.
وچون به : ]رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ[ميرسيم، ميبينيم كه با تقدم حاصله در علم نجوم، اين حقيقت ديگر روشن ميباشد كه ما در هيچ كشوري از كشورهاي جهان، مشرق و مغرب واحدي نداريم بلكه اين مشارق و مغارب متعدد و بي شمار اند كه در هر جايي از زمين وجود دارند؛ زيرا در واقع امر، زاويهء طلوع در مكانهاي مختلف تغيير ميكند. و به همين ترتيب زاويهء غروب نيز؛ اما حسّ انسان ظاهراً اين امر را درك نميكند. در حالي كه اگر ما به كرهء زمين بنگريم، در مييابيم كه در هر جزئي از يك ثانيه، مشرقي است كه خورشيد در آن بر شهري طلوع ميكند در عين حال كه از شهري ديگر غروب نموده است. يعني در واقع ما براي هر منطقه از جهان، ميليونها مشرق و مغرب داشته و به طور قطع ميدانيم كه مشرق و مغرب حتي در يك كشور واحد هم، در ايام يك سال دو بار تكرار نميشود و خورشيد هرگز بر يك شهر از عين مكاني كه ديروز از آن طلوع نموده، طلوع نميكند. هرچند جهت طلوع نيز يكي است اما مسلماً زاويهء آن در هر روز فرق ميكند؛ و همچنين است غروب. همين اختلاف البته، در فصول مختلفهء سال نيز حاكم مي باشد. يعني طلوع خورشيد در زمستان، با طلوع آن در بهار و خزان متفاوت است. و چنين چيزي ممكن نيست مگر اينکه زمين در هر سال يك بار بر محور خورشيد حركت دوراني داشته باشد. در واقع همين حركت است كه براي هر روز، مشرق و مغرب جداگانه، يا زاويههاي طلوع و غروب جداگانه، بلكه حتي وقتهاي جداگانه و مختلف ايجاد ميكند؛ به طوري كه وقت هر روز با وقت روز ديگر تفاوت دارد.
به جاي اينکه براي اثبات اين حقيقت به پيچيدگي هاي علم نجوم وارد شويم، بهترين مثال براي ما همين روزهء ماه رمضان است. ملاحظه ميكنيم كه ما در ماه مبارك رمضان، در افطار هر روز، مغرب جداگانهيي از روز ديگر داريم. و همچنين در خودداري از اكل و شرب، طلوع ديگري غير از طلوع روز قبل. اوقات نماز نيز در هر روز نسبت به روز ديگر فرق ميكند كه اينها همه تابع حركت زمين بر محور خورشيد است.
دقيقاً در اينجاست كه ما به عمق مفهوم علمي آيهء كريمهء ]رَبُّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ[آشنا ميشويم و در برابر اعجاز علمي اين سه آيهء مباركه كه با سه گونه تعبير از يك حقيقت كه همانا طلوع و غروب خورشيد است، نازل گرديده اند و هر يك از نظر علمي در نهايت دقّت قرار دارند، خيره ميمانيم.
شيخ محمد متولي الشعراوي كه مبحث فوق را در كتاب خود: «معجزة القرآن الكريم» بازنموده است، بعد از تبيين اين حقيقت ميگويد:
«من ميخواهم در اينجا روي اين نكته تأكيد نمايم كه دادههاي قرآن در آيهء اوّل، يعني: ]رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ[، دادههاي آن در آيهء دوم يعني: ]رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ[را ملغي و بي اعتبار قرار نداده است. و باز دادههاي اين هر دو آيه، عطا و بخشش آن در آيهء سوم، يعني: ]رَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ[را مخدوش نگردانيده است بلكه هر آيه در جاي خود، عطا و دهشي مستفيض و عظيم را براي بشريت ارمغان ميكند.
حتي تقدم علميي كه بسياري از مفاهيم متعارف و ديگاههاي سنتي در عرصهء علوم هستي شناسي را تغيير داده است، هر گز نتوانسته معني اين آيات را تغيير دهد بلكه تماماً با آنها همآهنگ گرديده است. او مي افزايد: در اينجا سخني را به خاطر ميآورم كه در يكي از نسخ خطي قديمي خوانده بودم. نويسندهء اين مخطوطه ميگويد: «اي زمان! كه در تو هست همهء زمانها!» معناي اين سخن اين است كه «زمان» در كائنات يك امر نسبي است. مثلاً وقتي من در اينجا در محلهء «الحسين» قاهره نماز ظهر را ادا ميكنم، مردمي ديگر در بعضي از جاهاي ديگر دنيا در عين زمان نماز عصر را برگزار مينمايند، جمعي ديگر در يك جاي سوم نماز مغرب را. جمعي چهارم در جاي ديگري نماز عشا را و جمعي پنجم در جايي ديگر، نماز صبح را. يعني اينکه در روي زمين در يك وقت واحد، جهت اداي نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشا و بامداد، براي خداي عزّوجلّ اذان و اقامه خوانده ميشود و از اين روي، در تمام اوقات و لحظات زمان، ذكر و نيايش حقتعالي جاري است».
اين فقط سه آيه از آيات قرآن كريم است كه مرزهاي زمان را درنورديده و با تقدم علمي بشر، دقّت در تعابير و معاني آن روشن گرديده است به طوري كه اين آيات در هنگام نزول قرآن عطا و بخششي داشته اند، امروز عطاي ديگري دارند و اي چه بسا كه در زمانهاي آينده و بعد از تقدم بيشتر علم، باز بخششها و دريافتهاي مجدد ديگري داشته باشند؛ از آن رو كه عطاياي قرآن هميشه متجدّد و متطوّر ميباشد.
اعجاز قرآن كريم درا ينجا اين است كه براي هر عصر و هر نسل، عطاياي خاص خود را داراست و نياز هر عقل را نيز، مطابق ظرف و محمل آن برآورده ميكند بدون آنکه اين كار، با حقيقت علميي در تناقض باشد و يا با حقايق هستي در تصادم. تصادم حقايق هستي با حقايق قرآن از آن رو منتفي است كه فاعل در حقيقت خداي متعال است، خالق نيز هم اوست و گوينده نيز خود او ميباشد. و اين، خود يكي از نواحي اختلاف قرآن كريم در معجزاتش با كتب آسماني ديگر است؛ امري كه شيخ شعراوي در ابواب ديگر كتابش از آن به تفصيل سخن گفته و ما را در اين رساله مجال بازكردن بيشتر آن نيست.
به نقل از كتاب- تجلّى قرآن در عصر علم (نگاهی تطبیقی به اعجاز علمی قرآن کریم در پرتو علوم جدید) تأليف : دکترعبدالرؤوف مخلص هروي استاد دانشکدهءعلوم اسلامی دانشگاه هرات
15 نظر
Right here is the perfect blog for everyone who really wants to find out about this topic. You understand a whole lot its almost tough to argue with you (not that I really will need to…HaHa). You certainly put a brand new spin on a topic which has been written about for a long time. Wonderful stuff, just wonderful!
I am truly grateful to the holder of this site who has shared this enormous piece of writing at at this time.
I relish, cause I found just what I was having a look for. You have ended my 4 day lengthy hunt! God Bless you man. Have a nice day. Bye
I don't know whether it's just me or if everybody else encountering issues with your blog. It appears as if some of the text in your posts are running off the screen. Can somebody else please provide feedback and let me know if this is happening to them as well? This could be a issue with my browser because I've had this happen before. Thank you
Hello there! This article couldn't be written any better! Going through this post reminds me of my previous roommate! He continually kept preaching about this. I am going to send this post to him. Fairly certain he's going to have a good read. Thanks for sharing!
I’m not that much of a internet reader to be honest but your sites really nice, keep it up! I'll go ahead and bookmark your website to come back later on. Many thanks
Hello There. I found your blog using msn. This is an extremely well written article. I'll make sure to bookmark it and come back to read more of your useful info. Thanks for the post. I'll certainly return.
Hi would you mind sharing which blog platform you're working with? I'm going to start my own blog soon but I'm having a difficult time selecting between BlogEngine/Wordpress/B2evolution and Drupal. The reason I ask is because your layout seems different then most blogs and I'm looking for something unique. P.S Sorry for being off-topic but I had to ask!
What you composed made a bunch of sense. However, what about this? what if you added a little content? I ain't suggesting your information isn't solid., but suppose you added a headline that grabbed people's attention? I mean اعجاز قرآن در گفته ی مشرق ها و مغرب ها is kinda vanilla. You ought to glance at Yahoo's home page and see how they create news headlines to get people to click. You might add a related video or a related pic or two to grab people excited about everything've got to say. Just my opinion, it could make your website a little bit more interesting.
I like the helpful info you supply for your articles. I'll bookmark your weblog and test once more right here regularly. I'm rather sure I will be told plenty of new stuff right here! Best of luck for the next!
You actually make it appear so easy with your presentation however I find this matter to be actually one thing that I believe I would by no means understand. It sort of feels too complex and extremely wide for me. I'm having a look forward for your subsequent post, I'll try to get the hang of it!
I am sure this paragraph has touched all the internet viewers, its really really nice piece of writing on building up new blog.
Hi there to all, the contents present at this site are in fact awesome for people knowledge, well, keep up the good work fellows.
Excellent items from you, man. I've bear in mind your stuff previous to and you're just too wonderful. I actually like what you have got here, certainly like what you are stating and the way in which through which you are saying it. You make it enjoyable and you continue to care for to keep it sensible. I cant wait to read much more from you. That is actually a great website.
Sweet blog! I found it while searching on Yahoo News. Do you have any suggestions on how to get listed in Yahoo News? I've been trying for a while but I never seem to get there! Thank you